سیدابوالفضل هاشمی از دو سال قبل ورزش را شروع کرد؛ زمانی که یازدهسالش بود. او عاشق رشته کیکبوکسینگ است و رشته فوتسال را نیز زمانی که نُهساله بوده امتحان کرده است. خودش میگوید: فوتسال آن هیجانی را که بهدنبالش بودم، نداشت؛ بههمیندلیل ادامهاش ندادم.
ابوالفضل سال ۱۴۰۱ توانست سه کمربند را بهطور همزمان بگیرد و در حال حاضر، کمربند مشکی کامبک کاراته را که یکی از رشتههای کیکبوکسینگ است، دارد. همچنین امسال توانسته در مسابقههای قهرمانی «استایل کاتا»ی استان در رده سنی نوجوانان، نقره و در استایل دفاع شخصی مدال طلا بگیرد.
- از مسابقهای که تازه پشت سر گذاشتهای، بگو؟
در رده نونهالان شرکت کردم، اما، چون شرکتکنندهای نبود، در رده نوجوانان مسابقه دادم. این رقابت برایم بسیار مهم بود. با آنکه حریفانم از من بزرگتر بودند، توانستم آنها را شکست بدهم و مدال نقره مسابقه کاتا و طلای دفاع شخصی را بگیرم. در حال حاضر هم برای مسابقههای انتخابی تیم ملی کشور انتخاب شدهام.
- چرا از بین رشتههای ورزشی، کیکبوکسینگ را انتخاب کردی؟
به رشتههای رزمی علاقه خاصی دارم؛ البته خانوادهام هم بیتأثیر نیستند. مادرم و خواهرم هم تکواندو کار میکنند. از کودکی آنها را دیدهام که در منزل تمرین میکنند. پدرم هم از دوره نوجوانی کشتی کار میکند.
- اولینباری که برای مسابقهها به میدان رفتی، چطور بر استرس غلبه کردی؟
مسابقههای آسیایی سال۱۴۰۱ بود. استاد شفیعیبند رئیس سبک کامبک کاراته به مشهد آمده بود. بعداز اجرای حرکاتم حکم «استاژ» را گرفتم. آنجا بود که سه کمربند را یکجا دریافت کردم و در حال حاضر نیز کمربند مشکی دارم. اگر میخواستم به روال معمول به کمربند مشکی برسم، باید چهارسال تمرین میکردم.
- برای رسیدن به این موفقیت چه کارهایی انجام دادهای؟
هر روز به باشگاه میرفتم و بین سهتا چهار ساعت تمرین میکردم. هنگامی هم که به خانه برمیگشتم، بعداز استراحتی کوتاه و انجام کارهای روزانه دوباره تمرین میکردم. هیچ موفقیتی آسان به دست نمیآید. آن دوران که برای آمادگی و اعزام به مسابقهها برنامهریزی میکردم کمتر میخوابیدم، به مهمانی نمیرفتم، با دوستانم به گردش نمیرفتم، تلویزیون نگاه نمیکردم. تمرکزم را گذاشته بودم روی تمرین و آموزشهایی که مربی برای حضور در مسابقهها ارائه میکرد.
- برای آینده چه برنامهای داری؟
شرط خانوادهام برای ادامه ورزش، خوبدرسخواندن است. در حال حاضر، برای درسخواندن وقت کافی میگذارم و جزو شاگردان خوب کلاس هستم. دوست دارم در آینده مانند پدرم، مهندس عمران شوم و جلو ساختوسازهای غیر استاندارد را بگیرم. درکنار درسخواندن، رشته ورزشیام را هم تا استادی ادامه میدهم.